بیایید یازده تا از این تبلیغات Rolex در طی سالها را بررسی کنیم
6. مهار آتش با یک ساعت طلای زرد Rolex Day-Date
Rolex در دهه های 1960 و 1970، یک سری نمادین تبلیغات You’d wear a Rolex ساخته است که به نظر من بهترین تبلیغات این برند هستند. این تبلیغات، شبکه بسیار واضحی از متن و تصویر دارند که روی پیش زمینه سیاه قرار داده شده اند. هرکدام از این تبلیغات حاوی این پیام هستند که "اگر فردا ... می بودید، یک ساعت Rolex می پوشیدید"، که با فونت Helvetica نمادین نوشته شده است. این فونت توسط طراحی فونت سوئیسی، مکس ویدینگر، ساخته شد، و در سال 1960 آن را Helvetica نامید که به زبان لاتین به معنای سوئیس بود. این انتخاب مناسب و هوشمندانه Rolex برای این تبلیغ است.
علت اینکه این نوع تبلیغ برجسته است، به خاطر برخی جزئیاتی است که موجب می شود این تبلیغ در یک سری تبلیغ ها، برتر باشد. Rolex انتخاب هوشمندانه ای کرده و ساعت طلای Day-Date را روی پیش زمینه نارنجی قرار داده است، در نتیجه با رنگهای شعله های آتش در تصویری قرار داده شده که بالای آن Red Adair و افرادش را نشان می دهد که در حال مهار شعله های آتش یک چاه نفت هستند. استفاده از یک ساعت طلای زرد Day-Date در این تبلیغ به نظر منطقی نمی رسد، زیرا غیر ممکن است که بتوانید یک ساعت طلای کامل Rolex Day-Date را در هنگام مهار شعله های آتش یک چاه نفت بپوشید. اما Red Adair که آتشنشان افسانه ای است و شعله های آتش چاه نفت را مهار می کند به همراه افرادش در حین کار، ساعتهای طلای Rolex پوشیده اند.
جزئیات مهمی که در این تبلیغ، متفاوت هستند، استفاده از یک شعار است. تمام تبلیغات این سریها، با این عبارت شروع می شوند "اگر فردا در این موقعیت بودید، یک ساعت Rolex بپوشید." برای این تبلیغ، این جمله اینگونه تغییر یافته است "اگر شغلتان مهار شعله های آتش چاه نفت است، یک ساعت Rolex بپوشید". بنابراین، تصمیم گرفته شده تا دیگر از عبارت تحریک آمیز برای فردای خواننده استفاده نشود. من فکر می کنم این تحقیرآمیز است زیرا اگر این پیام اینطور بیان می شد "اگر فردا باید شعله های آتش چاه نفت را مهار کنید، یک ساعت Rolex بپوشید" همان پیام را انتقال می داد. همین مساله موجب شده که این تبلیغ کمی متفاوت باشد، اما در کل یکی از نمادی ترین و تاثیرگذارترین تبلیغات Rolex است.
7. درباره خانم جکی استوارت چطور؟
پیام این تبلیغ کمی بحث برانگیز است. در نگاه اول، مانند یک تبلیغ کاملا عادی به نظر می رسد که سفیر قدیمی Rolex یعنی جکی استوارت و همسرش هلن استوارت توضیح می دهند که چرا هردویشان ساعت Rolex پوشیده اند. برای آقای جکی استوارت، فهرستی از ویژگیهای فنی و واقعیت هایی عنوان شده که به ساعت طلای زرد Day-Date آقای استوارت مربوط می شوند و بیان می کنند که چرا یک ساعت ایده آل برای اوست. برای خانم استوارت، دلایل استفاده از مدل زنانه Datejust مطرح شده اند که چندان شخصی نیستند. اولین دلیل ذکر شده: "هلن استوارت یک ساعت Rolex می پوشد، زیرا همسرش برایش خریده است." بسیار خب... شاید بعد از اینکه آقای استوارت آن ساعت را به همسرش داده، او دلایل بیشتری پیدا کرده که چرا ساعت زنانه Datejust برایش مناسب است.
این متن پس از اینکه خیلی سریع اشاره می کند که مدل زنانه Datejust خیلی زنانه و ظریف است، اینگونه ادامه می دهد و فهرست دیگری از حقایق فنی و ویژگیهایی را عنوان می کند که به نظر می رسد برای اکثر خانم ها در هنگام خرید ساعت، بی اهمیت باشند. تقریبا تمام متن نوشته شده برای خانم استوارت، از دید یک مرد است و از همه مهمتر، عبارتی که در پایان متن می آید، کاملا تبلیغاتی است. "آنچه که موجب شده امروزه Rolex اینقدر پرطرفدار باشد، این واقعیت است که بسیار مناسب خانمهای امروزی است: چیزی بیشتر از یک چهره زیبا. بله، این ساعت خیلی زنانه است. اما بیش از حد محکم است. و ما آن را در رده بهترین مدل هایی می دانیم که مردی همچون جکی استوارت بخواهد یک ساعت Rolex برای همسرش بخرد". چیزی بیشتر از یک چهره زیبا...؟
8. دستها و ساعت
باید اعتراف کنم که عاشق این تبلیغ هستم. این تبلیغ، سعت موردعلاقه من یعنی Rolex EXplorerII (شماره ارجاع 1655) را در دست اسکی باز حرفه ای سابق فرانسه جین کلاو کیلی نشان می دهد. کیلی برای بیش از 40 سال، سفیر Rolex و عضو هیات مدیره Rolex بوده است. یک واقعیت مسلم وجود دارد که کیلی در حین اسکی سواری ساعت Rolex Explorer II با عقربه نارنجی بپوشد، اما نامش بیشتر با Rolex Dato Compax همراه است. البته اگر نظر من را بخواهید، این مساله چیزی از قدرت نمادین این تبلیغ کم نمی کند. ساعت Explorer II در مرکز توجهاین تبلیغ قرار دارد، و زیبا به نظر می رسد.
این تبلیغ بخشی از سری تبلیغاتی است که دست یک شخص معروف را نشان می دهند که ساعت Rolex پوشیده است. می توانید تبلیغات دیگری هم در این سری پیدا کنید که در آنها دست لامار هانت، تلی ساوالاس، و ویرجینیا وید نشان داده شده است. همه آنها همان شبکه را دارند و تصویر زیبایی را نشان می دهند که یک متن روی آن نوشته شده است "دستها:...ساعت: Rolex" و در تمام آنها، جای این متن فرق می کند. علت برجسته بودن این نوع تبلیغ با جین-کلاود کیلی، جای این متن است که خیلی نزدیک به ساعت بوده و در سمتهای تاریک و روشن تصویر قرار گرفته است و موجب شده که به سختی خوانده شود. این جزئیات است که این تبلیغ را برجسته می کنند. یا آن را خراب می کنند؟ واقعا نه. کمی بیشتر به آن نگاه کنید، از آن خوشتان می آید. حتی ممکن است این جزئیات آن را برجسته تر کنند. اما برای من جالب است که Rolex چطور سالیان سال با قرار دادن متن در تصویر تبلیغاتش اینقدر مشکل داشته است، بهتربود که متن راحت خوانده شود و در ترکیب کلی تبلیغ، معنا دهد.
9. سبک ها تغییر می کنند. روحیات خیر.
این تبلیغ کلا درباره ذهنیت پشت تصاویر است، و فکر می کنم اینها موجب شده اند که این تبلیغ برجسته باشد. باید قبول کنیم که این تنها تبلیغ جدید Rolex است که جزء تبلیغات برتر است، زیرا اکثر تبلیغات جدیدتر آن اینقدر جذاب یا برجسته نیستند. خیلی از تبلیغات جدید Rolex کمی خسته کننده هستند، پس تبلیغات زیادی نیست که بتوانیم از بین آنها یکی را انتخاب کنیم. این یکی خیلی خوب است.
بدیهی است که اریک کلپتون در صنعت موسیقی یک شخصیت برجسته است و به علاوه اینکه یک کلکسیونر معروف ساعت هم هست. بنابراین منطقی به نظر می رسد که کلپتون، که طرفدار پر و پا قرص ساعتهای Rolex است، بهترین سفیر این برند باشد. اما قدرت کلمات "سبک ها تغییر می کنند. روحیات خیر." موجب می شود که این تبلیغ یک تبلیغ برتر باشد. من موسیقی کلپتون را دوست ندارم، فکر نمی کنم این عکس خوبی هم از او باشد، من شخصا لس پل را بر استراتوکستر ترجیح می دهم. اما این دلیلش نیست که من این تبلیغ را دوست دارم. این تبلیغ به ذهنیتی مربوط می شود که هم Rolex و هم کلپتون طی چندین دهه داشته اند، و من آن را درک کرده و برایش احترام قائلم. و این دقیقا همان چیزیست که کلمات این تبلیغ به آن اشاره می کنند.
10. کاوش در ماترهورن
برای این مقاله، صدها تبلیغ متفاوت را بررسی کرده ام و این یکی را خیلی دوست دارم. این تبلیغ، در سال 1966 منتشر شد و پنج دهه بعد هم هنوز مناسب و برجسته بود. این تصویر، بسیار خیره کننده است و من عاشق ساعت Rolex Explorer (شماره ارجاع 1016) هستم که به دست آن کوهنورد است که در راه رسیدن به قله ماترهورن می باشد. پیام این تبلیغ به همان اندازه که درست است، خنده دار هم هست زیرا فورا تصویری از یک کوه معروف در رشته های کوههای آلپ سوئیس را ارائه می دهد که مترادف با سوئیس است.
بااین حال، اگر بخشی از متن آن مشکل نداشت، این تبلیغ مناسب Rolex نمی بود. اگر به آستین لباس کوهنورد توجه کنید، متن سیاه رنگی را می بینید که خواندن آن بسیار سخت است. این جای عجیبی برای قرار دادن متن است و بهتر بود آن را در سمت راست زیر متن مربوط به قیمت $195 (!)Explorer قرار می دادند. اگر متن را در سمت راست قرار می دادیم، کمی آن را خلاصه تر می کردیم تا مطمئن شویم که فاصله کافی بین دست و متن وجود دارد. اما هردو جزئیات این تبلیغ برجسته، چندان مهم نیستند و حتی امروز هم می توانید آن را منتشر کنید.
11. نفوذ جیمز باند
بدون این تبلیغ معروف که از جیمز باند الهام گرفته است، این فهرست تبلیغات کامل نمی شود پیام کنایه آمیز این تبلیغ موجب شده که یک تبلیغ برتر باشد و سبک کلی آن هم کاملا مطابق با دنیای جیمز باند است. شاید این برجسته ترین تبلیغ Rolex در تاریخ آن باشد. و نیاز به هیچ توضیح بیشتری برای این تبلیغ نیست. این یک نمونه کامل است که می گوید چرا Rolex یک برند برتر است که خیلی از مردم عاشق آن هستند.
Rolex طی چندین دهه، صدها تبلیغ ساخته است که ارزش بررسی دارند. این تنها مجموعه کوچکی از آنهاست، و اگر در آینده تبلیغات بیشتری انتخاب شود، خیلی بهتر است چرا که دنیای Rolex سرشار از تبلیغات برجسته است.